آن ها چاره ای ندارند جز آنکه"خردت کنن"تا برایشان اندازه شوی...
پس مراقب معاشرت هایت باش
شارل بودلر
عده ای عصا می شوند و دستی را می گیرند ؛
عده ای تبر می شوند بر نسل خویش ؛
عده ای چوب کبریت می شوند برای سوزاندن تبار خود
و.......
عده ای تخته سیاه میشوند برای تعلیم اندیشه ها .
سرنوشت گاهی خودش رقم میخورد ......
....
....
بقول دوستی دیگر :
بعضی آدمها زمانی متوجه حرفها و رفتارهایشان می شوند که:
با هم جنسی از خودشان در بیفتند ...!
نقص يا کمبود زيبايي در چهره يک فرد را؛ اخلاق خوب تکميل ميکند...
اما کمبود يا نبود اخلاق را؛ هيچ چهره ي زيبايي نمي تواند تکميل کند...
پايه و بناي شخصيت انسان ها بر کردارشان ميباشد، و زيباترين شخصيت ها متعلق به خوش اخلاق ترين انسان هاست...
ﭘﯿﺮ ﺷﺪﻡ ﺁﺧﺮ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ
ﮐﺎﺭﺑﺮﺩ ﻣﺪﺍﺩ ﺳﻔﯿﺪ ﺗﻮ ﺟﻌﺒﻪ ﻣﺪﺍﺩ ﺭﻧﮕﯽ ﭼﯽ ﺑﻮﺩ؟
ﺷﺎﯾﺪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ !!
ﻣﺜﻞ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ....
ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺭﻧﮓ ﻧﺪﺍﺭن ﻭ ﺧﺎﻟصن...
به،
«افق»،
آدمهای «ارزان قیمت»، «کوک نکن»،
یا،
«خواب میمانی»، «یا عقب»!
او ندانست که در " ترک تمناست" بهشت
این چه حرفیست که در "عالم بالاست بهشت"
هر کجا وقت خوش افتاد همانجاست بهشت....
دوزخ از تیرگی بخت درون من و توست
دل اگر تیره نباشد همه دنیاست بهشت
صائب تبریزی
ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا؟!
جای "بنشین" و "بفرما", "بتمرگی" گفتند..!
ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا؟
"تو" نگفتیم و "شمایی" نشنیدیم و هنوز
ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا؟!
دل سپردیم به آن "دال" سر دشمن و دوست
دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا؟!
چه "چراها" که شنیدیم و ندانیم چرا
ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا؟
سیمین بهبهانی
. گاهی باید بگذاری دلت از همه چیزها و همه کسانی که وابستگی به بودن شان رنجت میدهد ، آزاد شود..
. می دانی هراس از دست دادن هاست که آدم را به مرز تحقیر شدن می رساند...
به مرز تن دادن به چیزهایی که باورشان نداری... به مرز پذیرفتن کارهایی که دوست شان نداری..
. به مرز نابود شدن... دیده نشدن... تنها شدن... اما وقتی تمام قفس های دلت را بگشایی،آنچه که سهم تو از زندگی و عشق و ... باشد می ماند
و هر چه رفتنی ست می رود